محل تبلیغات شما
اولین عکسی که با هم گرفتیمو یادم نمیاد
خیلی سالا گذشته از اونموقع
از وقتی اولین بار حرف دل زدیم،
وقتی اولین بار نفهمیدیم کی ساعت ها گذشتن!!
بنظرت چند ثانیه میگذره از این اتفاقات؟
شاید به اندازه ی همه ی عمری که گذروندم بی اغراق!
همه ی همون لذتی که اندازش معلوم نیست!!!
.
قشنگترین عکسی که ازم گرفتیو خوب یادمه
اون روز بوی بهار میچیپید توی کوچه ی کافه کلهر،بعد جمع میشد میرفت توی قلبمون!
یادته رفتیم پشت بوم استودیو یزد؟
قطعا توی ذهن من و تویی که واسه آشتی با تخت طبقه بالایی که مجبور بودیم به تحملش،"ما ز بالاییم و بالا میرویم"،حجته،پشت بوم استودیو یزد که به آسمون هفتم رسیدنه!
از روی پشت بوم میشد همه جارو دید،
همه ی خاطراتمونو
همه ی خوبیا و تلخیای جوونیمونو.
چقدر عکس داریم باهم.
عکس تولدت،خانه هنر
یادته؟
هیچ وقت اون قاب به معنای واقعی کلمه "خیال انگیز" رو یادم نمیره
و هر بار لذت دیدنش کم نمیشه،
لذت دیدن هممون کنار هم،
توی خونه ای که واقعا خونمونه،
و زیر نور مهتاب،
و همون ماهی که توی عکسمون میدرخشه.
گاهی فکر میکنم شاید بشه ستاره های عکس رو هم شمرد
من از همون سالهای دوری که حرفشو میزنم،چقدر شعر یاد گرفتم ازت.
چقدر کیف کردم از موزیکات.
چقدر کیف کردم از فکر کردنت.

شاید باید حتما یزد میومدم تا ببینمت
که برام از سبزی دنیا بگی
از همه ی رفته نرفته های شهرت
از همه ی اون مناظری که توی ذهنم ساختیشون
از استقلال بگی
حرفای نو بشنویم
حرفای نو بزنیم
کشف کنیم
ناراحت شیم
خوشحال شیم
تلخیش و شیرینیش با هم مخلوط شه دلمونو بزنه،
و گاهی گریه کنیم از دست خودمون حتی!
یادته میگفتی شیرین بیان اونقدر شیرینه که مزش تلخ بنظر میاد.؟
فکر میکنی کدوم لحظه از دوستیمون بوده که فهمیدم در تلخ ترین لحظاتم،تویی که میشه باهات حرف زد
حرف زد
و حرف زد؟
شاید یه روزی که خانه هنر چایی میخوردیم،
شاید یه روزی که درس میخوندیم تا صبح
شایدم یکی از اون شبهایی که با هم ماکارونی میپختیم!!!
راستش حس دوستی بدون انتظارمون از همدیگه
و اینکه مجال ناراحتی از هم بینمون وجود نداره،منو یاد رواقی گری میندازه که دکتر ندری میگه.
همون چیزی که میشه باهاش سالم و خوب زندگی کرد،
و یاد یه عالمه خاطره ی دیگه که نه تنها خاطرن،که چالشن،زندگی ان،دوستی ان،و من برای همشون حاضرم ساعت ها بنویسم.

سخنی با همه ی عزیزانی که حتی یک بار به این صفحه سری زده اند

آنگاه که مرا دردی فرا گرفت،که نامش را نمیدانستم...

نوشته ای برای یک مجله ورزشی بانوان

ی ,توی ,هم ,شاید ,حرف ,اون ,همه ی ,با هم ,روزی که ,یه روزی ,اولین بار

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

diachichevneu lespembhurtti فیلم درمانی liacomneli webdotira اس ام اس عاشقانه تابلونویسی زهانی piebabzisi maletiwatch خدمات كامپیوتری كاظمیان